پژوهشگران در بررسیای گسترده بر روی میلیونها کودک کلمبیایی به نتایج قابلتوجهی دست یافتند: کودکانی که در مناطق کوهستانی و مرتفع زندگی میکنند، نسبت به همسالان خود در مناطق پستتر، کمتر در معرض چاقی قرار دارند. این یافتهها نشان میدهد که شرایط محیطی، بهویژه ارتفاع از سطح دریا، میتواند نقش مؤثری در تنظیم وزن و پیشگیری از چاقی در دوران کودکی ایفا کند.
تأثیر ارتفاع بر عملکرد بدن و اشتها
زندگی در ارتفاعات بالا، بدن انسان را وادار به سازگاریهای فیزیولوژیکی خاصی میکند. از جمله این سازگاریها میتوان به رشد ریههای قویتر، افزایش مصرف انرژی و تغییر در تنظیم هورمونهای اشتها اشاره کرد. محققان معتقدند که کاهش سطح اکسیژن در ارتفاعات، منجر به فعال شدن مکانیسمهایی مانند هیپوکسی میشود که حساسیت بدن به هورمون لپتین را افزایش داده و اشتها را سرکوب میکند.
همچنین دمای پایینتر در مناطق کوهستانی، از طریق فرآیند گرمازایی، موجب افزایش مصرف انرژی در بدن میشود. این دو عامل در کنار هم میتوانند به کاهش خطر چاقی در کودکان ساکن ارتفاعات کمک کنند.
نتایج یک مطالعه گسترده بر روی چهار میلیون کودک
در این تحقیق که دادههای سلامت بیش از چهار میلیون کودک در کشور کلمبیا را مورد بررسی قرار داده، مشخص شد کودکانی که در مناطق مرتفع زندگی میکنند، بهطور قابلتوجهی کمتر دچار اضافهوزن و چاقی هستند. این یافتهها در حالی مطرح میشود که بیشتر مطالعات پیشین در زمینه تأثیر ارتفاع بر چاقی، صرفاً بر بزرگسالان متمرکز بودهاند.

اهمیت این پژوهش در آن است که برای نخستینبار ارتباط میان ارتفاع محل زندگی و کاهش خطر چاقی در کودکان نیز بهصورت علمی اثبات شده است. از آنجا که دوران کودکی نقش کلیدی در شکلگیری سلامت آینده دارد، این نتایج میتواند در تدوین سیاستهای بهداشت عمومی مؤثر واقع شود.
ضرورت توجه به تفاوتهای جغرافیایی در سیاستگذاری سلامت
محققان تأکید میکنند که تأثیرات محیطی بر سلامت کودکان بسته به منطقه جغرافیایی متفاوت است. بنابراین، توصیههای بهداشتی و استراتژیهای مقابله با چاقی باید متناسب با شرایط اقلیمی و زیستی هر منطقه طراحی شوند. این رویکرد میتواند با در نظر گرفتن عوامل بیولوژیکی و اجتماعی، نتایج مؤثرتری در کاهش نرخ چاقی کودکان به همراه داشته باشد.
جمعبندی
یافتههای این پژوهش که در پایگاه علمی medRxiv منتشر شده، نشان میدهد که زندگی در ارتفاعات بالا میتواند بهعنوان یک عامل محافظتی طبیعی در برابر چاقی کودکان عمل کند. این نتایج نهتنها درک ما از ارتباط میان محیط و سلامت را گسترش میدهد، بلکه میتواند مسیر جدیدی برای طراحی برنامههای پیشگیرانه در حوزه سلامت کودکان فراهم کند.