در روزهای اخیر شاهد جهش نرخ ارز بودیم که بار دیگر بحث تأثیر تحریم و سیاستهای روانی بر بازار پولی را بر سر زبانها انداخت. بسیاری افزایشهای ناگهانی را ناشی از فعال شدن مکانیسم ماشه و فضاسازی رسانهای غرب میدانند؛ اما آیا این نوسانات ریشه اقتصادی دارد یا صرفاً بازتاب هیجان مقطعی معاملهگران است؟
مکانیسم ماشه؛ کلاف سردرگم تحریمها
ایران بیش از چهار دهه تحت فشار شدید تحریمهای بینالمللی قرار دارد و تحریمهای ثانویه آمریکا بهویژه پس از خروج واشنگتن از برجام بیشترین تلفات را به اقتصاد کشور وارد کرده است. فعال شدن مکانیسم ماشه بار دیگر بیم تعطیلی روابط مالی را در اذهان پدید آورد، اما تجربه نشان داده است که بسیاری از شرکای آسیایی، از جمله چین و روسیه، حاضر نیستند تحت فشار تحریمهای آمریکا همراهی کنند. این کشورها با تداوم مبادلات تجاری و ایجاد سازوکارهای جدید مالی—از جمله تعریف ارز منطقهای مشترک—نشان دادهاند که سیاستهای ارزی ایران را از انفعال خارج میکند.

شفافیت اقتصادی؛ فرصتی برای تولیدکننده
فعال شدن مکانیسم ماشه گرچه در نگاه اول بهمعنای بیثباتی است، اما از زاویه دیگر شفافیت بیشتری به بازار میدهد. وقتی سیاستگذاران و تولیدکنندگان بدانند تحریمها ادامه مییابند، میتوانند برنامهریزی بلندمدت کنند، ذخائر ارزیشان را مدیریت کنند و ریسکهای احتمالی را از پیش پیشبینی نمایند. این رویکرد در بلندمدت از شوکهای عمیق اقتصادی جلوگیری کرده و به کاهش نوسانهای هیجانی کمک میکند.
پیشنهاداتی برای کنترل نوسانات
- تقویت پیمانهای پولی دوجانبه با شرکای آسیایی و ارتقای شبکه سوئیفت جایگزین
- بهبود ساختار بازار آزاد ارز با افزایش ذخایر و ابزارهای پوشش ریسک
با وجود همه فشارها، تجربه چند ماه گذشته نشان داده که پس از فروکش کردن هیجان سیاسی، نرخ ارز به کانالهای قبلی بازمیگردد. مقاومت استراتژیک در برابر تحریم و اتکا به بازارهای نوظهور میتواند پایههای ثبات پولی را مستحکم سازد و نوسانات غیر اقتصادی را به حداقل برساند.
















