ادبیات آیینی همواره بخشی اثرگذار از فرهنگ و هویت ادبی ایرانیان بوده است، بهویژه در حوزه شعر عاشورایی که از قرون اولیه اسلام در ایران رشد یافت و با زبان دل و جان در وصف حماسه کربلا سخن گفت. حالا در دل همین سنت دیرینه، کتابی پدید آمده که هم به ریشهها وفادار است و هم در قالب و اجرا نوآورانه.
«اماننامه» اثر سیداکبر میرجعفری، از شاعران نامآشنای عرصه شعر دینی، اثری تازه و بدیع در ادبیات عاشورایی است که با نگاهی ابتکاری و ساختاری متفاوت در قالب نامهنگاری خلق شده است. این کتاب نهتنها سبک روایی تازهای را پیش گرفته، بلکه با استفاده از زبان قهرمانان کربلا، تجربهای متفاوت و تأثیرگذار از وقایع عاشورا را در اختیار مخاطب قرار میدهد.

کتاب مجموعهای از شعرهای سپید یا نیمایی است که هرکدام در قالب نامهای از شخصیتهای عاشورا خطاب به شخصیتهای تاریخی، مردم دورانها یا حتی نهادهای معاصر نوشته شدهاند. برای مثال، نامهای از امام حسین (ع) به مردم جهان، از حبیب بن مظاهر به سلیمان خزاعی، یا از امالبنین به حضرت فاطمه (س)—هرکدام با لحن و روایتی شخصی و احساسی که واقعه کربلا را از زاویهای انسانی و ملموس روایت میکنند.
میرجعفری پیش از این نیز در حوزه شعر عاشورایی با مجموعه «چند مجلس از دهه اول» خوش درخشیده بود و «اماننامه» ادامه همان مسیر هنری و ادبی اوست. این کتاب تاکنون موفق به کسب جوایز معتبری همچون جایزه برتر مهرواره «هوای نو» و تقدیر در جشنواره شعر فجر شده است.
از ویژگیهای منحصربهفرد «اماننامه» میتوان به روایت چندلایه آن اشاره کرد؛ شعرهایی که با پیوستهای مستقل همراهاند، اما در نهایت، روایتی یکپارچه و دراماتیک از عاشورا را رقم میزنند. داوران ادبی نیز این ساختار نو و محتوای عمیق را تحسین کردهاند.
میرجعفری علاوه بر این کتاب، آثار دیگری مانند «گندم و بلدرچین»، «پایان رنگهای جهان» و «ریحانهایی که مادرم دوست داشت» را در کارنامه خود دارد—آثاری که همواره رنگ ایمان، عشق و تامل در آنها جاریست.